English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4239 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pseudo random U رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
random number U برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
seed U مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seeds U مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
VRAM U حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی
scramblers U وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scrambler U وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
pseudo random U سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
constructive notice U ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
repeater coil U سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
recidivism U تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
repeats U تکرار کردن تکرار شدن
repeat U تکرار کردن تکرار شدن
thready U رشته رشته باصدای باریک
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
thread U رشته رشته شدن
fibrillation U رشته رشته سازی
fiberize U رشته رشته کردن
threads U رشته رشته شدن
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
on request U وقتی که درخواست بشود
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
if he wishes to be a U اگرمی خواهد کسی بشود
He promised to behave ( mend his ways) U قول داد آدم بشود
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
I wI'll come as late as I possibly can . U تا آنجائیکه بشود دیر می آیم
where work is concerned U اگر مربوط به کار بشود ...
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
Talk a lot without saying much U خیلی صحبت بشود ولی کم معنی
That's out of the question. U این غیرممکن است که عملی بشود.
Let the car cool off. U بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
pabulum U [هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
No way! این غیرممکن است که عملی بشود. [اصطلاح روزمره]
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
He was barred from the casino. U او [مرد] اجازه نداشت داخل این کازینو [قمارخانه] بشود.
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
to bring somebody into line U زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
I didn't tell anyone beforehand, as I didn't want to jinx it [anything] . U من قبل از آن به هیچکس نگفتم چونکه نخواستم [هیچ چیزی] جادو بشود.
res inter alios U debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
It appears questionable whether he will manage to do that. U بحث برانگیز به نظر می رسد که آیا او موفق به انجام این کار بشود.
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
to open a can of worms <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to stir up a hornet's nest <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to poke one's head into a hornets' nest <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
longs U طولانی
prolonging U طولانی
protracted U طولانی
greatest U طولانی
prolix U طولانی
long U طولانی
shortest U طولانی نه
great- U طولانی
shorter U طولانی نه
long- U طولانی
prolongs U طولانی
longsome U طولانی
longed U طولانی
short U طولانی نه
prolong U طولانی
longer U طولانی
longest U طولانی
agelong U طولانی
of long standing U طولانی
great U طولانی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
longs U طولانی طویل
gangling U طولانی و دراز
periphrastically U بطور طولانی
longest U طولانی طویل
longed U طولانی طویل
longer U طولانی طویل
long- U طولانی طویل
long U طولانی طویل
telephones U در یک مسافت طولانی
telephoning U در یک مسافت طولانی
blue moon U مدت طولانی
extends U طولانی تر کردن
prolonging U طولانی کردن
telephone U در یک مسافت طولانی
telephoned U در یک مسافت طولانی
hold over <idiom> U طولانی نگهداشتن
elongation U طولانی کردن
long play U صفحه طولانی
extend U طولانی تر کردن
prolongs U طولانی کردن
as long as U بمدت طولانی
extending U طولانی تر کردن
prolong U طولانی کردن
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
sierra U رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
heatwave U هوای گرم طولانی
heatwaves U هوای گرم طولانی
strip U ماده طولانی نازک
long-drawn-out U بیش از اندازهی طولانی
slots U سوراخ طولانی و باریک
livelong U طولانی وخسته کننده
lengthens U طولانی کردن کشیدن
lengthening U طولانی کردن کشیدن
lengthened U طولانی کردن کشیدن
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
prolegomenous U دارای مقدمه طولانی
prolongation U طولانی کردن تطویل
slot U سوراخ طولانی و باریک
protracted war U استراتژی نبرد طولانی
marathons U جلسه گروهی طولانی
slotting U سوراخ طولانی و باریک
degressive burning U سوختن طولانی خرج
long tail liability U تعهد طولانی مدت
long recoil U عقب نشینی طولانی
lengthen U طولانی کردن کشیدن
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
marathon U جلسه گروهی طولانی
long thrust U تک نفوذی طولانی یادوردست
symphony U قطعه طولانی موسیقی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
by hazard <adv.> U تصادفی
random <adj.> U تصادفی
circumstantial U تصادفی
coincidentally <adv.> U تصادفی
fortuitously <adv.> U تصادفی
incidentally <adv.> U تصادفی
chance U تصادفی
chancing U تصادفی
chanced U تصادفی
coincidental <adj.> U تصادفی
chances U تصادفی
by happenstance <adv.> U تصادفی
accidentally <adv.> U تصادفی
accidently <adv.> U تصادفی
stochastic <adj.> U تصادفی
stochastical <adj.> U تصادفی
haphazard <adj.> U تصادفی
fortuitous <adj.> U تصادفی
contingent [accidental] <adj.> U تصادفی
casual [not planned] <adj.> U تصادفی
adventitious <adj.> U تصادفی
by the way U تصادفی
at random <adv.> U تصادفی
by accident <adv.> U تصادفی
as it happens <adv.> U تصادفی
by a coincidence <adv.> U تصادفی
by chance <adv.> U تصادفی
accidental attack U تک تصادفی
chanceful U تصادفی
randomly U تصادفی
chanciest U تصادفی
hazardous U تصادفی
chancier U تصادفی
chancy U تصادفی
accidental <adj.> U تصادفی
incidental <adj.> U تصادفی
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
streamed U جریان طولانی داده سری
swig U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
swigged U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long game U بازی با لزوم ضربههای طولانی
swigs U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
T link U اتصال سریع و طولانی داده
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
swigging U جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
stream U جریان طولانی داده سری
swiped U حرکت جاروبی جرعه طولانی
streams U جریان طولانی داده سری
Recent search history Forum search
1Vintage style
1fibers affecting
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
2در رشته ادبیات انگلیسی
2در رشته ادبیات انگلیسی
2تعریف فونتیک چیست؟
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
1wife is life life is knife knife kill the life
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com